1.هرگاه ادوات جزم بر سر فعلهای مضارع اجوف و ناقص قرار بگیرد، در فعل اجوف به دلیل التقاء ساکنین حرف عله حذف می‌شود. در ناقص حرف عله مجزوم حذف می‌شود.

معنی واژهٔ اجوف در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب

بزرگ‌سیاهرگ را در فارسی با نام عربی وَرید اَجوَف نیز می‌شناسند. بزرگ‌سیاهرگ‌ها هر دو به دهلیز راست قلب می‌ریزند.

اجوف یایی: فعل معتلی که حرف علّه ی آن- دومین حرف- یاء باشد. مانند: «ربیع» مانند: «ربیع» حرف علّه در فعل ماضی معتل أجوف- واوی و یائی- تغییر یافته و به منظور سهولت در تلفظ تبدیل به «الف» می شود.

فعل اجوف: فعلی است که دومین حرف اصلی آن عله باشد. - ماضی اجوف: در ماضی أجوف از صیغه ی اول تا پنجم حرف عله به الف تبدیل می شود (اعلال به قلب) و از صیغه ی ششم تا آخر، حرف عله حذف می شود (اعلال به حذف)

در فعل ماضی اجوف در اولین صیغه اش اعلال به قلب صورت می گیرد مثلاً در قول واو تبدیل به الف می شود ( قال ) . در سیَر یا تبدیل به الف می شود ( سار )

صرف فعل ماضی اجوف ونوع اعلال آن . در فعل ماضی اجوف در اولین صیغه اش اعلال به قلب صورت می گیرد مثلاً در قول واو . تبدیل به الف می شود ( قال ) . در سیَر یا تبدیل به الف می شود ( سار )

دانلود خلاصه ای از قواعد عربی (مباحث دوران دبیرستان ویژه کنکوریها) در این پست خلاصه ای جامع از قواعد عربی دبیرستان شامل: (صرف فعل و زمان های مختلف فعل ، افعال اجوف و ناقص و لفیف، اسم های معرفه و نکره و انواع آن ، معرب و ...

أجوف در باب إفعال و إستفعال: در ماضی حرف عله تبدیل به الف ( اعلال به قلب ) در مضارع تبدیل به ی ( اعلال به قلب ) و در مصدر حذف می شود و آخر آن تای گرد می گیرد .

ب) اعلال در فعل معتل اجوف. تعريف: اجوف فعل معتلي است كه عين الفعل آن حرف عله باشد مانند: قَوَلَ، بَيَعَ.